♤ ÚƤÌÐ LõVȆ§ ♤


اندوه که از حد بگذرد،جایش رامیدهد به یک بی اعتنایی مزمن

،دیگر مـهـم نیستبودن یا نبودن،

دوست داشتن یا نداشتن،انـچه اهمیت دارد

کشداری رخوتناک حسی است،که دیگر تو را به واکنش نمیکشاند،

در آن لحظه فقط در سکوت غرق می شوی،و نگاه میکنی و نگاه ....!!!!!

 

پنج شنبه 20 تير 1392 9:44 Emo girl♣ ♤ l ♣ ♤

 هــَر بار ک ب من نزدیک میشوی..باور می کنم

هنوز میشود زندگی را دوســـتـــ داشتـ

وتو را...از من فاصله بــــِِِگیر..!!من خســـتــه ام

از ادروغ هایت قسم هایت...

 

پنج شنبه 20 تير 1392 9:34 Emo girl♣ ♤ l ♣ ♤

 

بعضیا از عقل فقط دندونشو دارن...

قالب ها و آیکون های مهسا و میترا

ناشیانه ک دل ببندی...!

لاشیانه ترکت میکنند...!!!

 

    

حکایت من ، حکایت کسی است که عاشق دریا بود

اما قایق نداشت ، دل باخته سفر بود اما همسفر نداشت

، حکایت کسی است که زخم داشت و ننالید ،

مثل پرنده ای که دلش هوای آسمان داشت و دربند صیاد بود

 

 

پنج شنبه 20 تير 1392 1:10 Emo girl♣ ♤ l ♣ ♤

 گاهی نگاهش که میکنی
 میبینی دوستش داری، مهربان است و بی ریا…
در خیالت برای احساست به او، لباس عشق میدوزی!
 اما هرجور که اندازه میگیری میبینی به قدوقواره اش نمیخورد دلگیر میشوی،
دوباره محاسبه میکنی اما

 

 

 

 

 

سه شنبه 4 تير 1392 13:29 Emo girl♣ ♤ l ♣ ♤